#داستان_شب

#داستان_شب

#دزد_کتاب

از کاری که کرده بود فوق العاده رضایت داشت.
#برداشتن_کتاب_از_داخل_سبد_کتاب_های_مترو.

این کتاب ها را داخل یک سبد می‌گذاشتند که مسافران تا رسیدن به مقصد، آنها را #مطالعه کنند؛ اما او هر روز یک یا دو جلد #کتاب برمی‌داشت و از این کار خوشحال هم بود و #فکر_می‌کرد_زرنگ_است.

آن روز وقتی به خانه رسید و دید #دزد_نصف_اموالش_را_برده_است خیلی عصبانی شد و فریاد زد #از_دست_این_دزدها_آدم_امنیت_نداره !!

پی نوشت:
{۱- #اموال_عمومی؛اموالی است که باید #بصورت_عمومی_استفاده_شود؛ سهم داشتن در تهیه این اموال این حق را برای شما ایجاد نمی‌کند که از آن بصورت #شخصی و #خصوصی استفاده نمایید! #رضایت_تمام_شرکای_شما_شرط_است!!!
(قابل توجه همه افراد مخصوصا اون دسته از دوستانی که دسترسی به #اموال_دولتی؛ #عمومی و در کل #بیت_المال دارند.
۲- قابل ذکر است که طرح #سبد_کتاب_شهر در سال۸۵ تا اواخر ۸۶ در اتوبوس های شهری استان تهران اجرا شد ولی مانند بسیاری از طرح‌های فرهنگی در طول دوره کوتاهی رها شد.}

اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CpZtSXcuOx_/?igshid=MWMzM2Q4ZmE=
دیدگاه ها (۰)

#داستان_شب

#سفر_آخرت_بخیر

#روز_جوان

#داستان_شب

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط